۱۳۹۲ فروردین ۵, دوشنبه

اسلام گرایی سازشجویانه ارمیا در برابر اسلامگرایی خشونتی حزب اللهی و ولایت فقیه!





ارمیا هنرجوی با حجاب و برنده ی دور سوم آموزشکده ی خنیاگری یا همان آکادمی موسیقی گوگوش که جنجالها بر سر پوشش سر او و اسلامگری او بپا شده توی اینترنت و... شیوه پوشش او دستمایه ی نوشتارها و نظرهای بسیاری شد، من نیز به شیوه ی خودم خواستم که نکته هایی را در این زمینه بنویسم.
به باور من {که پیرو دینی نیستم} اگر بخواهیم بسنجیم با بسیجی و حزب اللهی  ها، ارمیا با رفتارش بسیار نیکو هست و بودنش جای بسی ستتایش داره! تا کوبیدن و هزار جور بد و بیراه گفتن!( از نظر من ادبمند بودن دشنام ندادن همیشه بهتره) چرا که در رفتارش سازشجویی و مدارا دارد با کسانیکه مانند خودش نمی اندیشن و یا نیستن!

ایران مردمسالار نیاز داره به سازشجویی و مدارا میان مردمان با باورهای گوناگون، نه خشم و زد و خورد!

کسی که میپذیره در همچین جایی بره و آواز خوانی و سرود بخونه و با مردانی که از نزدیکان اون نیستن آسون و ساده و خودمانی سخن بگه و با هم کار کنند آنهم آوازخوانی! برای یک اسلامگرا بسیار خوبه! چرا که نشانه ای سازشجویی داره که اگر حزب اللهی و خواهران زینب و اسلامگرایی هایی که ما بیشتر به شیوه ی سرکوبگرانه و نابوگرانه و تندخویانه دیدم و ارمیا پیرو همچین چیزی میبود هرگز آوازخوانی نمیکرد تا بخواهد اون  جور جاها پیداش بشود!!!
دوباره میگم رفتار ارمیا در آنچه من دیدم از او نشانه ای از سازش و مدارا  با کسانی هست که مانند او نیستن یا نمی اندیشن! آزادی و مردمسالاری هم همینگونه هست پذیرش هم و کنار آمدن با هم و این همان چیزی هست که بایستی جایگذین منش و روش خودکامه و سرکوبگرانه ی اسلامی ولایت فقیهانه باشد وگرنه مردمسالاری نخواهیم داشت!








به نظر من این رویداد و جنجالهایش میتواند برای جمهوری ولایت فقیه اسلامی بیشتر درسر آفرین باشه چرا که با اسلامیگری خودکامه و تمامیت خواهانه اون ناسازگار است.
از این نظر باید به داستان نگاه کرد بجای کوبیدن و بد و بیراه گفتن  به این روش و منش بایستی در برابر روش و منش خودکامگان و تمایت خواهان از اندیشه ی سازشجویانه و مداراجویانه پشتیبانی کرد.  این جمهوری ولایت فقیه اسلامی هست که باید جلوی روش و منش خودکامه و تمامیت خواهنه اش ایستاد و پتیارگی و مخالفت کرد.اسلامگرایی ارمیا روبروی اسلامگرایی حزب اللهی ها و بسیجی ها است برای همین بهتر حزب اللهی ها رو به چالش میکشد.

دین و آیین هر کس به خودش ربط دارد ولی آنچه که ارزشمند هست مدارا و سازش و کاری به کار هم نداشتن هست. از نظر من که دین  و آیین را برساخته مردمان میدانم داشتن باورهای گوناگون را هم منطقی میدانم که یکی از نشانه های جهان همین گوناگونیش هست و از اینرو داشتن  باورهای گوناگون را من یکی چندان شگفت انگیز نمیدانم.

·    در پایان؛

نمیشه با جریان ها و آدمهای خودکامه و تمامیت خواه به سازش رسید مگر اینکه رفتارشان بهتر و ویرایش یا اصلاح شود ولی میشه با جریانها و آدمهای میانه رو با رفتارهای سازشجویانه با باورهای گوناگون  به همداستانی یا توافق رسید برای داشتن مردمسالاری و آزادی راستین .
رفتار ارمیا با دیگر هنرجویان و دیگرانی که در آموزشکده گوگوش بودن و رفتار آنها با ارمیا نشانه ای از پذیرش هم با مدارا بود. اینگونه رفتار دوستانه جای دلشادی دارد نه چیز دیگر! آنچه که میخواستم بگم از آغاز تا پایان همین بود که بایستی به یاد داشت؛ با هم سازش و مدارا کردن آرامش میاره که نیاز هر کس و هر چیزی برای دور بودن از خشم وخشونت هست که همین بستر آزادی و مردمسالاری هم هست! گرامی داشتن آدمی هم هست، اینکه ما میتوانیم جورواجور باشیم در زمینه های گوناگون ولی زندگی عادی و بدون آشوب و سرکوب و خودکامگی داشته باشیم.


نوروز پیروز و امیدوارم زندگی ها شاد و نیک و سازشجویانه باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر