۱۳۹۲ اردیبهشت ۳۱, سه‌شنبه

صادق زيباكلام: آقاي هاشمي ردصلاحیت شده و حکم حکومتی هم در کار نیست






نظام و انقلاب مردمک چشم هاشمی اند. هاشمی مثل کسی است که برای نجات بچه اش هر کاری که می توانسته انجام داده است. اگر هاشمی رد صلاحیت شده باشد، شب می تواند راحت بخوابد و به خودش بگوید من هر کاری که از دستم برمی آمد انجام دادم.
عصر ایران؛ مصطفی اعتزالی - شایعه جدی رد صلاحیت هاشی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری آتی، دیروز دهان به دهان در شهر می چرخید. شورای نگهبان امروز نتیجه بررسی صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری را اعلام می کند.

صادق زیباکلام جزو کسانی است که تلاش زیادی کردند تا  هاشمی را به کاندیداشدن در انتخابات پیش رو ترغب کنند. در آخرین ساعات دیشب (دوشنبه) که شایعات عجیبی در فضای مجازی مطرح شده بود، گفتگویی با دکتر صادق زیباکلام درباره رد صلاحیت احتمالی هاشمی و دلایل و پیامدهای آن انجام دادیم. متن این گفتگو پیش روی شماست. 
***

* چنانکه مطلعید، شایعات پررنگی درباره رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری به گوش می رسد. شما این احتمال را تا چه حد بالا می دانید و نظرتان درباره رد صلاحیت احتمالی ایشان چیست؟

اگر چه چند ساعت بیشتر تا اعلام نتایج بررسی صلاحیت‌ها باقی نمانده است، ولی همه شواهد و قرائن نشان می دهند که آقای هاشمی خیلی محترمانه رد صلاحیت شده اند. یعنی به دلیل سن بالا و تشکیک شورای نگهبان در توانایی ایشان برای برعهده گرفتن فعالانه وظایف ریاست جمهوری، رد صلاحیت شده اند. ولی من فکر می کنم می شد به نحو دیگری هم به اقای هاشمی گفت که شما نباید در انتخابات شرکت کنید. یعنی می شد به آقای هاشمی بگویند شما کاندیدا نشو.

* پس چرا این طور نشد و رد صلاحیت به دلیل سن بالا صورت گرفت؟ چون قانون درباره سن رئیس جمهور منعی ندارد.

من فکر می کنم دلیل این امر بازمی گردد به فضایی که پس از ثبت نام آقای هاشمی در جامعه شکل گرفت؛ فضایی که یادآور دوم خرداد 76 بود. من خودم واقعا از این همه جوش و خروش و موج شادمانی و شعفی که در کشور به راه افتاد، غافلگیر شدم. به نظر این موج موجب ناراحتی اصولگرایان شد.

* یعنی این موج پرشور – به قول شما البته – پیش بینی نمی شد؟

دقیقاً. من در یک هفته گذشته خیلی ها را دیدم که می گفتند ما بنا نداشتیم در انتخابات شرکت کنیم ولی با آمدن هاشمی دچار تردید شده ایم. خیلی از دانشگاهیان، بازاریان و دیگر اقشار جامعه.

* به نظر شما، انصافاً یک فرد 79 ساله می تواند رئیس جمهور باشد؟ ظاهراً ریاست دولت توانی فراتر از ریاست مجمع تشخیص مصلحت می خواهد.

اگر آقای هاشمی ده پانزده سال جوانتر می بود، خیلی بهتر بود. ولی من معتقدم سن آقای هاشمی یک بهانه است و دلیل اصلی، موجی است که در جامعه به راه افتاده و موجب نگرانی اصولگرایان شده است. من فکر می کنم این موج کار دست آقای هاشمی داد و ما به سمت دوم خرداد دیگری داشتیم می رفتیم. چطور می خواستند جلوی این موج را بگیرند؟ این موج یا به دوم خرداد 76 منجر می شد یا به 22 خرداد 88.

* اگر هاشمی رد صلاحیت شده باشد، حکم حکومتی به نفع هاشمی صادر می شود؟

نه، من خیلی بعید می دانم که حکم حکومتی به نفع آقای هاشمی صادر شود. اگر قرار بود که ایشان به انتخابات برسند، خود شورای نگهبان ایشان را تایید صلاحیت می کرد.

* ممکن نیست هاشمی به سرنوشت دکتر معین در انتخابات 84 دچار شود؟ یعنی به شکلی تحقیرآمیز وارد انتخابات شود تا آرایش ریزش کند؟

نه، تقریبا می توانم بگویم این طور نخواهد شد. آن موج که به نفع هاشمی راه افتاد، موجب کنار گذاشته شدن هاشمی شد. البته به نظر من، هاشمی با این رد صلاحیت، دلش غنج می زند و قند در دلش آب می شود! باور کنید هاشمی از رد صلاحتیش قلباً خوشال خواهد شد؛ برای اینکه آقای هاشمی تحت فشار شخصی زیادی قرار گرفته بودند تا سرانجام کاندیدا شدند.

هاشمی از یکسو وضع ملک و ملت را می دید و احساس تکلیف و وظیفه می کرد که کاندیدا شود، از سوی دیگر می دانست که در این سه چهار هفته آتی، چه حملاتی را باید متحمل شود. از همه این ها مهمتر، هاشمی خوب می دانست که اگر در انتخابات پیروز شود، با چه دیوار بتن آرمه ای در برابرش قرار می گیرد.

* به نظر می رسد خاتمی تدبیر بیشتری به خرج داد که کاندیدا نشد!

قطعاً خاتمی هم رد صلاحیت می شد. ولی اصولگرایان آن قدر که نگران ریاست جمهوری هاشمی بودند، نگران به قدرت رسیدن خاتمی نبودند. اصولگرایان می دانستند که خاتمی را خیلی راحت می توانند مهار کنند و اجازه هیچ تحرکی به او ندهند. ولی هاشمی با اینکه هشتاد سالش است، توان سیاسی اش بیشتر از خاتمی است. احساس خطری که هاشمی برای اصولگرایان بوجود آورده بود، بسیار بیشتر از احساس خطر ناشی از حضور خاتمی بود.

* شما فکر می کنید واکنش هاشمی به رد صلاحیتش چه باشد؟

هیچی! آقای هاشمی وظیفه و تکلیفی احساس می کرد و کاندیدا شد. برخی از روحانیان و مراجع از هاشمی خواسته بودند که تردید نکند و نامزد ریاست جمهوری شود. آقای هاشمی ته دلش خداوند عزت را شکرگزار است که به وظیفه اش عمل کرده است و وظیفه ای بیش از این بر دوش ندارد.

* بعضی ها امیدوارند این رد صلاحیت منجر به خروج هاشمی از نظام شود. به نظر شما این امر محقق نمی شود؟

نه، آقای هاشمی چطور می تواند از نظام خارج شود؟ نظام و انقلاب مردمک چشم هاشمی اند. آقای هاشمی مثل کسی است که برای نجات بچه اش هر کاری که می توانسته انجام داده است. حتی کلیه اش را هم فروخته است ولی معالجات متاسفانه جواب نداده است.

 الان آقای هاشمی متاسف است که وضع مملکت این گونه است. او اگر رد صلاحیت شده باشد، شب می تواند راحت بخوابد و به خودش بگوید من هر کاری که از دستم برمی آمد انجام دادم ولی تلاشم به جایی نرسید.


نوشتار از عصر ایران:

  http://www.asriran.com/fa/news/274807/هاشمی-اگر-رد-صلاحیت-شود-خدا-را-شکر-می-کند

سر نام نوشتار از بهار نیوز:
 
http://www.baharnews.ir/vdchm6nz.23nzxdftt2.html

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۸, شنبه

اکبر هاشمی رفسنجانی نجات دهنده ی کی و نجات دهنده ی چی!










 برخی با نجات دهنده گفتن به اکبر هاشمی رفسنجانی )به نظرم( گنده گویی و گزافه گویی میکنند که نمونه ی روشنشان محمد خاتمی و اصلاح طلبان دیگر هست که پشتش را گرفتند.
ولی جدا از آن، این که آقای اکبر گنجی گفت؛ خوب هست عالیجناب سرخ پوش! سبز پوش شود! و بایستی او را واداشت تا چنین شود. من گمان میکنم با پشتیبانی خود اکبر هاشمی رفسنجانی  و خانواده اش، میر حسین موسوی جلو افتاد و رنگ سبز و جنبش و شور و راهپیمایی مردمی پس از آن پدید آمد از اینرو سخن از سبز شدن اکبر هاشمی رفسنجانی بی معنی هست! و گمان نمیکنم جز این بوده باشد که گفتم.
اکبر هاشمی رفسنجانی با آن یال و کپال شورشی یا انقلابی بودن و یار و یاور روح الله خمینی بودنش و همچنین یکی از پایه های جمهوری ولایت فقیه اسلامی  هم که هست (اکنون که سست و ناتوان هست  میگویند ناجی!) بیش از این نمیشه او را در جایگاه فراتر از فقیهانه و ولایتی و اسلامیگری و دیگر... جای داد ولی برخی مانند اصلاحطلبان (نه آقای اکبر گنجی که هوشیار و نیکخواه و خردورزانه میگوید) چنان میگویند نجات دهنده به گفته ی خودشان "ناجی" که انگار شخصیتی تازه پیدا شده یا تازه به میدان آمده را میگویند! این که پیشتر هم بود.
به نظرم آنهایی که به او بیش از اندازه امید دارند یا خودشان را گول میزنند یا دیگران را، شاید هم هر دو باهم! ولی باید این را گفت که اکبر هاشمی رفسنحانی و خانواده اش هر اندازه هم که میانه رو {اسلامگرا }باشند بهمراه اصلاحطلبانی مانند محمد خاتمی باز به نظر به این جمله؛"حفظ نظام از اوجب واجبات هست" باور دارند. با این حساب ایران و ایرانی برای چه خواهد بود؟! مردمسالاری آنها از گونه ی دینی هست! و کارشان نرمی و مهربانی بخشیدن به جمهوری فقیهان اسلامی! و به جدایی دین از سیاست باور ندارند! باوری که گویا آقای مجتبی واحدی به آن رسید و از پست رایزنی مهدی کروبی خارج شد.
اکبر هاشمی رفسنجانی در بهترین حالت شاید بتواند خودش و خانواده اش و اصلاح طلبان را اگر بگذارند نجات دهد. وگرنه به نظرم اینها بیشتر میخواهند زُدوده یا حذف کلی نشوند از ساختار سیاسی جمهوری ولایت فقیه اسلامی ! و سپس چهره ی آن را بزک نمایند که در این چند ساله مانند دوران نخست شورش 57 دوباره خشم آلود و وحشی نما شده که این هم کار محمود احمدی نژاد است و به خوبی علی خامنه ای و دار و دسته اش را بیش از پیش نمایان  و رسوا کرد چرا که اگر او نبود این همه آشفتگی و درگیری و جنبش سبز و رویارویی ها و دیگر... به اینگونه پدید نمی آمد و چه بسا با اصلاحطلبان چهره بزک شده ی جمهوری ولایت فقیه اسلامی کم و بیش پابرجا میماند.
به نظرم بهترین یا تنها سودی که این انتصابات دارد در کل برای ایران و ایرانی، گرفتن خواب  خوش و آسایش  از ولایت فقیه و  فقیهان و بسیجیان و سپاهیان خودکامه ی سرکوب گر  هست آن هم تنها با پیدایش دور تازه ای از جنبش و شورش با گستردگی بالا  و جنگ درندگان با هم تا سست شوند بسود مردم آزادیخواه ایران  و گرنه نتنها همین آش هست و همین کاسه که اینبار بد تر هم خواهد بود با کاهش گسترده تر درآمد نفتی و یا قطع شدن کل فروش نفت ایران و جلوگیری از داد و ستند با طلا! و نیز سایه ی جنگ هم روی سر ایران  خوبمان در حال نزدیک شدن میباشد که خود اینها ناخوش بودن حال و روز ایران و ایرانی را باز گو میکند.


در پایان؛

من نه آنچنان مانند برخی به اکبر هاشمی رفسنجانی و دار و دسته اش و اصلاح طلبان امید دارم که بتوانند کاری بکنند(برای خودشان!) چرا که اگر بتوانند نخست برای خودشان باید بکنند که در حال نابودی هستند! سپس برای جمهوری ولایت فقیه اسلامیشان و اگر جا بود و با بنیاد اسلام جور بود برای ایران و ایرانی!
چشمبراهم تا ببینم که سرانجام اکبر هاشمی رفسنجانی و اصلاحطلبان و محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی با همه ی دار و دستشان  چه میشود در این  انتصابات! پیش رو و این ولایت فقیه گرایان و حزب اللهیان خودکامه ی بد سگال به سر ایران و ایرانی چه خواهند آورد.
به هر روی من رای نمیدم ولی به نظرم نباید گذاشت تا انتصابات آسان  و بی در دسر برای خودکامگان سرکوبگر اسلامگرا به پایان برسد!



ایران و ایرانی پاینده و آزاد و نیک و خوشبخت و مهربان بادا همیشه.