۱۳۹۱ مرداد ۱, یکشنبه

نوشیدن جام زهر هسته ای یا آغاز جنگ ؟!





علی خامنه ای و جام زهر!
                                                علی خامنه ای و جام زهر!






نخست چند نکته ز برگشت به دوره ای که بگفته ی یا از نگاه "اصلاح طلبان"، "دوران طلایی امام" است که گویا داریم میرسیم!

1_به دوران شور و شورش و کشت و کشتار و جنگ نزدیک میشویم
2_به تهی دستی و بیچارگی و درماندگی و دریوزگی به کس و ناکس نزدیک میشویم
3_به نوشیدن جام زهر نزدیک میشویم
4_به همه ی اینها {بی یا با جام زهر} نزدیک میشویم!


از نظر من اگر همینجوری پیش بریم زودی به جنگ خواهیم رسید! آن زمان دیگر آشفته بازار این روزگار،  گردابی ژرف خواهد شد!  
براستی،
چند تن کشته خواهند شد؟
چند تن آواره خواهند شد؟
چند زن و دختر، چو گل های زیبای میهن در این توفان پر پر خواهند شد؟
چند کودک ایرانی این غنچه های ایران زمین پژمر خواهند شد؟
چند مرد و پسر، چو تکیده سرو های ایران زمین خشک و شکسته و سوخته خواهند شد؟  




کیست که ره گیرد  مهر و دوستی را ز نو
-----نهد نیکی کند پاکی زِ هَر نفرت و ناپاکی
همی باشد ز دل باشد برای ما همیشه نو؟


شود  پیدا ز هر جا و گهی بیجا  چو  دل داری
----- به پیش ما  دلش را  تا  همیشه بسپارد برای ما
نهد نیکی ز  آزادی نباشد هیچ سر باری؟



این سروده ی سِتاکی(سِگانه) هم به باور سوشیانتی برخی آیینها و دین ها می پردازد، رهاننده ی جهان یا کره ی زمین! با نگاهی آرمانگرایانه!
یک باوری از چند سال پیش من داشتم دستکم 6 سال پیش، اون هم این بود که جمهوری ولایت فقیه اسلامی کوتاه نمیاد در برنامه ی هسته ای و کار به جنگ و ستیز میکشد!
در این چند سال برای من دورنمای جنگ روشنتر و آشکارتر شد و میشود!



  •  نوشیدن جام زهر برنامه ی هسته ای یا آغاز جنگ؟!




نباشد بهانه گیری سفت و سخت
-----که سختی به ماندن بر سر آن  دم به دم
برای چیز ارزنده یا چرت و پرت


پا پس کشیدن جمهوری ولایت فقیه اسلامی در برنامه ی هسته ای میهن {به گمان من} بسیار دور به نظر میرسد چون که {به گمانم} زنجیره ای از پس کشیدن ها را شاید بدنبال داشته باشد و سر انجام به فروپاشی جمهوری ولایت فقیه اسلامی بیانجامد! از اینرو سازشکاری و کوتاه آمدنی که فرنگ در این زمان می خواهد برای جمهوری ولایت فقیه اسلامی ایران بسیار پذیرشش سخت و دشوار است.
همانجور که گفتم راه جنگ از نگاه من روشنتر است تا سازش و به کل کنارگذاشتن برنامه ی هسته ای کشور!
در گردابی که به نظرم هر دم به آن نزدیکتر میشویم نمیدانم که چه بر سر همه ی ما خواهد آمد به گمان من، جنگ و ولبشویی بزرگ که سرنوشتش هم در هاله ای از آشفتگی هست روبروی ما میباشد به گونه ای که با کمبودها و آسیبهای بسیار از نظر بهداشتی، خوراکی و جانی آن هم بطور گسترده به دور ما خواهد پیچید و همه را درگیر خواهد کرد! زان پس چه بر سر ما خواهد آمد به روشنی من نمیدانم!



رسد روزی که گیرند جان تن
-----نگویند چرا، فرومایگان خوار و پست
برای آنچه  دارند مرد و زن


گمان نمیکنم که در این چند ماه مانده از سال 1391{ کوچی خورشیدی} شورشهای مردمی پدید بیاد و این فرنگی ها هم که اروایش=تحریم های سختی کردند اگر اندیشه میکنند که ایران امروز مانند بیشتر کشورهای فرنگی امروز (همچون؛ فرانسه و اسپانیا و یونان) است که تا سخن از بیشتر شدن سال بازنشستگی، سختی های مانبدی(=اقتصادی) شود  میریزند خیابان و شورش و... در لغزش و کج باوری هستند!
من باور داشتم و دارم که {با شاید بسیار}، بیشینه ی مردم ایران فشار گرانی را توی خودشان می ریزند نه بر سر فرمانرانی یا دولت (بجز دشنام یا فحش!) و خودشان را باسختی بیشتر "همتراز" میکنند تا بتوانند در سختی بیشتر زندگی کنند و روزشان را شب و شبشان را روز کنند(مانند؛ کمتر خریدن کالاهای گوناگون، کمتر خوردن و نوشیدن) و نیز از برای همین کمبودهای خوراکی، دارویی و پولی= مالی و... بزهکاری و جرم هم بیشتر خواهد شد و اگر نهش یا وضع بد و رنج آور بیشتر و به درازا کشیده شود و به گونه ای دیگر؛ کارد به استخوان برسد،  شدنیست که مردم شورش و خیزش بکنند که آن هم شاید رنگ هرج و مرج به خود بگیرد! و از اینرو با ویرانی و آسیب رساندن به هم(مانند؛ دزدی و چپاول و...) دنبال شود.
این با ریختن تند و زود در خیابان و شورش کردن به مانند کشورهای فرنگی که در آنجا ها اینگونه دیده میشود ناهمسانی گسترده دارد!
در ایران نهش(وضع) کشوری {و چپیره ای یا جامعه ای} آنچنان خوب و حسابی نیست تا با بهم خوردن آنها، واکنش روشن و آشکار و سزاوار آن پدید بیاید. اینجوری نیست که تا بگوییم "های" پاسخ بیاید "هوی" !
 این نابسامانی و گنگ بودن روال ایران امروزین، فراورده ی شیوه و منش جمهوری ولایت فقیه اسلامی است.
برای خود من گرانی "شنیک یا عادی" است زیرا من میدانم که هر ساله برخی از کالاها اندکی گران میشود! ولی این بار جهش بزرگی در افزایش بهای کالا دیده میشود ولی همین گرانی ها هم مایه خیزش و شورش در این چند ماهه پس از نهادن اروایش=تحریم های سخت و گزنده تر نشده! زیرا آستانه ی برانگیختگی چپیره و جامعه ی ایران امروز بالاست! برای نابسامانیهای بسیار ایران، حالا اگر همین فشارهای فزاینده در کشورهای فرنگی مانند فرانسه و آلمان هم اکنون کردار میشد چه رخ میداد؟!
پس از این نظر، آغاز خیزش و شورش و درگیری های مردم با جمهوری ولایت فقیه اسلامی به این زودیها نخواهد بود و دلخوش کردن برخی بهمراه کشورهای فرنگی به آن کار بیهوده ای است مگر اینکه چیزها یا رویدادهای دیگری رخ بدهد که روند ها را تندی و فرزی ببخشد.
تازه اگر برخوردهای خشن گماشتگان و مزدوران سپاهی و بسیجی، حزب اللهی و پوشاک شخسی(لباس شخصی) را با انیسون گران(واخواستگران، اعتراضگران، معترضان) در نظر بگیریم بسیار دشوار و نا زیبا است آن دوران، بویژه با خشم و خشونتی که در سوریه ی امروز بی داد میکند خود گواهی آشکاری از بد بختیهایی است که بر سر مردم سوریه و خود کشور سوریه در حال آمدن است و پیدا نیست پایان و سرانجامش کی هست با آن همه کشته و زخمی و... .
فرنگی ها میگویند که ایران زودی به بمب هسته ای دست می یابد و همه ی گذینه ها روی میز است، همین نشان دهنده ی این است که آنها نمیتوانند یا نمی خواهند بیایستند و شکیبا باشند چند سال تا در ایران فروپاشی گسترده روی دهد!(خود بودن جمهوری ولایت فقیه اسلامی برای آنها دردسر و قوز است ولی بهمراه بمب هسته ای قوز بالای قوز است!) پس اگر فرنگی ها زودی به این برایند برسند که جمهوری ولایت فقیه اسلامی برنامه  هسته ای کشورمان را دو دستی وا نمینهد و برنمیچیند، گام ویرانگر جنگی را در پیش میگیرند! اگر آمریکا و کشورهای فرنگی آغاز نکنند، دست کم اسرائیل آغاز خواهد کرد.



همی گذرها کنند این روزگاران  جلو
----- چه بازیها کنند خوب و بد با همه
نپرسند که خواهی گذشته سازی ز نو 


همین است که گویند زمان هست تلا
----- زندگی رابه پرداز به نیکی و راست
بنهه  مهر و خوبی بکن خشم و کین رها




اینها که گفتم گمانه ها و دیدگاه های من در باره ی این پُرسمانها (=مسائل) میباشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر