۱۳۹۱ شهریور ۱۸, شنبه

بسته شدن سفارت کانادا در ایران و فشار تازه اروپا و آمریکا، یک گام دیگر به سوی جنگ؟!


نگاره هایی که برای جنگ با ایران درست کرده اند!




به نظر میاد که با این واکنش تازه ی کانادا در رابطه با ایران و خبر آروایش/ تحریم های تازه ی اروپا بر ایران  و چه بسا بستن سفارت های کشورهای اروپایی در تهران  در روزهای آینده مایه ی تندتر شدن رویدادهای کنونی خواهد شد و شاید بنا بر این  پندار که  در هنگام جنگ، کشورهای اروپایی و کشورهای همسو با آنها ترس از گروگانگیری و آدم ربایی و هتا کشتن! نمایندگان خود داشته باشند!
دیدگاه من این هست که همه چیز بستگی دارد به پرونده ی هسته ای ایران در برابر اسرائیل و  فشاری که بویژه اسرائیل به برخی از کشورهای اروپایی و آمریکایی می آورد و به گفته ای سخنش خریدار دارد!

شاید در گام نخست تنها به فشارهای کارکیاییک/ دیپلماتیک خرسند باشند ولی،

_ از سوی دیگر اسرائیل را چه میکنند که آمادگی تاختن  و نبرد با ایران را دارد؟!
_ آیا میتوان گفت که  پیش نیاز های جنگ با ایران در حال فراهم شدن  100% است؟!
_ آیا در هنگامه ی جنگی خونین  و پر آشوب میباشم که فردایش مه آلود است؟!
_ آیا میتوان باور کرد که بستن سفارت کانادا در ایران برای کفه ی سنگین  خورد کردن "هوده ی مردم/ نقض حقوق  بشر" بود نه فشارهای اسرائیل؟!


ایران دوره ی جمهوری ولایت فقیه اسلامی از سفت و سختی بالایی برخوردار است در برابر بیگانگان که این  کمه کم در 200 سال گذشته تا اندازه ی بسیاری بی پیشینه بوده است و به آسانی زیر بار فشار فزاینده خم نخواهد شد و کوتاه نخواهد آمد! این روز ها هم که گویی شمارش واژگون را میماند که در حال کم شدن و رسیدن به صفر است. حال چه میشود اگر هیچ یک کوتاه نیایند؟! خب جنگ رنج آور آغاز خواهد شد!


پذیرش این که اروپایی ها و آمریکایی ها و کانادایی ها همش در اندیشه ی خورد شدن هوده ی مردم/ حقوق بشر هستند و نه سود و هوده ی خود که نگه داشت اسرائیل هم یکی از آنها است برای من سخت و باور ناپذیر است!


هنگامیکه وزیر خارجه انگلستان در باره ی نابودی چند تن در خوزستان که از نظر جمهوری ولایت فقیه اسلامی دشمن الله! و قاچاقگر (یا محارب و قاچاقچی) و دیگر... هستند ولی کسانی دیگر آن ها را  پوینده ی شهری/  فعال مدنی بازگو میکنند، سخن میگوید و نشانه ای از شکستن هوده ی مردم / نقض حقوق بشر میداند و لی ایرانیانی که در عربستان نابود شدند هیچ! روشن میکند که داستان همان داستان بنیادین روال جهان است که در  بهره و سود و ارزش هر چیز و هر کس چکیده میشود.


برای همه ی ایرانیان روزهای سختی پیش رو هست از خودم تا دیگران، گویا میخواهند فشار را آنچنان بالا ببرند که بیش از پیش گرانی در ایران بیشتر بشود تا پیر مردم دربیاد ولی که چی؟! خیزشی بپا شود! که چی بشه؟! جمهوری ولایت فقیه بمب هسته ای نسازد! حالا مردمسالاری بپا نشد که نشد! و گرنه جنگ و کشت و کشتار!



برنامه ی هسته ای ایران جای خودش ارزش دارد بویژه اگر درباره بمب باشد همینجوری هزار جور  دید و نظر بد درباره ی بودن یکپارچه ی همین ایران دارند بیگانگان، حال نگاهی کوتاه به این جدا از اینکه جمهوری ولایت فقیه باشد یا نه، میخواهند ایران در مهار  اروپاگرایان باشد نه خودسالار و نیرومند با پشتوانه ی بومی! چه مردمسالار باشد یا نه! به نظر ایران را دوست یا دشمن کوچک و کوچک میخواهند!


آیا درست است که ایران کنام کشور های اروپاگرا شود مانند دوران قاجار و پادشاهی رضا شاه پهلوی؟! بگیرند و ببرند و بخورند و هر کاری میخواهند بکنند و ایران را پار و پاره بکنند کاری که نشد بکنند در آن دوران ولی گویا با سخنان نماینده ی کالیفرنیا ی آمریکا که به تازگی گنده گویی کرده و سخن از تکه و پاره کردن ایران نموده بود، دوباره آغاز به کار شدند و به گفته ی خودشان آزادی و مردمسالاری و پشتیبان ارزش ها از این گونه سخنان که سر انجام بگویند برای آسیب رساندن به جمهوری ولایت فقیه اسلامی و سود رسانی به اسرائیل و...!
این کانادا هم که سخن از نژاد پرستی، پاد و ضد سامی بودن میکند! این همه اگر نگویم عرب که عرب زبان دور و بر  اسرائیل که اسرائیلی ها از بسیاری جاهای گوناگون کره ی زمین به آنجا آمده اند زندگی میکنند و زبانشان با عبری همخانوادگی نزدیک دارد و بگونه ای سامی شمرده میشوند سخن نمیگویند! از فلستین یا پلستین سخن نمیگویند که چیست و فلستینی کیست!
بان گی مون و دیگران نیز گویی فلستین و فلستینی برایشان چیزی نیست همه میگویند ایران اسرائیل را به نابودی و هلوکاست زلیفن/ تهدید میکند! نباید بگوید و توی نشست بی پیمانها در تهران هم بگفته ی خودشان گوشزد نمودند و... همه چیز اسرائیلی شده برای اروپاگرایان! که از نظر من بایستی این نگرش شکسته شود وگرنه چگونه ایران میتواند کشور ی خودسالار  و نیرومند و مردمسالار باشد و سخنش را بازگو کند ولی اسرائیل آشوب بپا نکند زیر آبی نزند؟!


باور من این هست که  اروپاگرایان با سرداری اسرائیل در خورایمیانه/ خاورمیانه میکوشد که ایران نابسامان و درگیر  با گروه هایی همچون پژاک و جندالله و تبار/ تبار گرایان و دیگر... بشود تا بتوانند هم جا پای اروپاگرایان در این سرزمینها سفت باشد و سودها و بهره هایشان بهم نخورد و آسیبی نرسد! آن جور که پیداست آنها نمیگذارند هیچ کشوری در این بوم جهان تواناییش بالاتر از  اسرائیل باشد.



·      در پایان؛

روزهای سختی پیش رو در نزدیکی هستند و هیچ کار ی هم به این سادگی گویا نمیتوان کرد که کم تر شود و این در حالی است که روز به روز بر سختیش افزوده میشود!
نگرانی ژرف من جنگ خانمان سوز  و آروایش یا تحریم های آسیب رسان هست که همچون ابرهای توفانی در حال نزدیک شدن هست!
هتا از نظر من کار از هشدار هم گذشته!کسی را گوش شنوا نیست و کسی را توان ماندن نیست  همچون ترمز بریده ها و شَل ها با شیب آرام گویا در حال فتادن هستیم!




آرزوی  نیک دلی، به روزی، مهربانی و پایندگی همیشه گی برای مردم جهان از  ایرانی تا به انیرانی دارم.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر